نقش روانشناسی در تاب آوری تنها محدود به درمان اختلالات روانی نیست، بلکه فراتر از آن، به عنوان یک علم کاربردی، زمینهساز رشد شخصیتی و مقاومت در برابر چالشهای زندگی است.
زندگی امروزی با چالشها و فشارهای متعددی همراه است که افراد را مجبور به سازگاری با شرایط نامطمئن، از دست دادنها و شکستها میکند. در این میان، تاب آوری به عنوان توانایی مقابله با مشکلات و بهبودی از آسیبهای روانی، نقش کلیدی در حفظ سلامت روان ایفا میکند.
روانشناسی با بررسی عوامل درونی و بیرونی موثر بر تاب آوری، راهکارهایی ارائه میدهد که نه تنها به افزایش مقاومت فرد در برابر استرس کمک میکند، بلکه زمینه را برای رشد شخصیتی و شادی پایدار فراهم میآورد.
برای بررسی نقش روانشناسی در تاب آوری، شایسته تر انکه اول به رویکرد شناختی-رفتاری مورد توجه باشد. این مدل بر این باور است که نحوه تفسیر افراد از حوادث (شناخت) و واکنشهای رفتاری آنها تعیینکننده سطح تاب آوری است.
مثلاً، نظریه ” استرس- حساسیت” (Diathesis-Stress Model) توضیح میدهد چگونه عوامل ژنتیکی و محیطی تعامل دارند و بر قابلیت مقاومت فرد تأثیر میگذارند. همچنین، روانشناسی مثبت با تمرکز بر نقاط قوت و منابع درونی، مانند خوشبینی و معنای زندگی، به افراد کمک میکند تا در بحرانها فرصتهای رشد را ببینند. این مدلها پایهای برای طراحی مداخلات درمانی هستند که هدف آنها افزایش تاب آوری از طریق تغییر باورها و الگوهای فکری است.
روانشناسی امروزه روشهایی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) ، مدیتیشن و ذهنآگاهی(Mindfulness) و تمرینهای تنظیم هیجان را به عنوان ابزارهایی مؤثر در افزایش تاب آوری معرفی کرده است.
CBT به افراد کمک میکند تا افکار منفی و نادرست خود را شناسایی و جایگزین آن با باورهای واقعبینانه کنند. ذهنآگاهی نیز با افزایش آگاهی از لحظه حال، استرس را کاهش داده و تمرکز را تقویت میکند. مطالعات نشان دادهاست افرادی که این تکنیکها را در زندگی خود به کار میگیرند، بهتر از سایرین با شرایط چالشی مثل بیماری، از دست دادن شغل یا روابط تنشزا سازگاری پیدا میکنند. این استراتژیها نه تنها برای افراد بلکه در برنامههای آموزشی مدارس و سازمانها نیز قابل اجرا هستند.
روانشناسی اجتماعی هم از سوی دیگر به نقش شبکههای حمایتی در تقویت تاب آوری توجه ویژهای دارد. انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و حمایت خانواده، دوستان و جامعه میتواند به عنوان “کمربند ایمنی” در برابر استرس عمل کند. درمانهای گروهی، کارگاههای آموزشی و برنامههای اجتماعی مبتنی بر روانشناسی، افراد را به تبادل تجربیات و یادگیری از یکدیگر ترغیب میکنند. مثلاً، گروههای پشتیبانی برای افراد بازگشته از جنگ یا قربانیان خشونت، از طریق ایجاد فضای امن، به آنها کمک میکنند تا احساس تعلق کنند و از انزوا روانی دور شوند. این رویکرد نشان میدهد که تاب آوری فقط یک خصیصه فردی نیست، بلکه در تعامل با محیط شکل میگیرد.
توجه داشته باشیم با پیشرفت علم، حوزه روانشناسی و تاب آوری به سمت تلفیق با دیگر رشتهها مانند نوروساینس و فناوری حرکت کرده است. همچنین مطالعات نشان دادهاست که تغییرات عصبی در مناطقی مانند قشر پیشپیشانی و آمیگدال با توانایی مقابله با استرس مرتبط است. این دانش به توسعه روشهایی مانند تحریک مغز با جریان الکتریکی ضعیف یا تمرینات بازخورد نوروفیدبک کمک کرده است.
برنامههای درمانی مبتنی بر هوش مصنوعی و اپلیکیشنهای روانشناسی به افراد اجازه میدهند تا بدون محدودیت مکان و زمان، ابزارهای تقویت تاب آوری را در اختیار داشته باشند. این تحولات نشاندهنده این است که روانشناسی در آینده نه تنها در حوزه درمان، بلکه در پیشگیری و ترویج سلامت روان نقش برجستهتری خواهد داشت.
نقش روانشناسی در تاب آوری تنها محدود به درمان اختلالات روانی نیست، بلکه فراتر از آن، به عنوان یک علم کاربردی، زمینهساز رشد شخصیتی و مقاومت در برابر چالشهای زندگی است.
از مدلهای نظری گرفته تا استراتژیهای عملی و فناوریهای نوین، روانشناسی ابزارهای گستردهای را در اختیار افراد و جامعه قرار داده است.
با توجه به افزایش روزافزون فشارهای روانی در دنیای مدرن، سرمایهگذاری در دانش روانشناسی نه تنها به بهبود کیفیت زندگی فردی، بلکه به ایجاد جامعهای مقاوم و پایدار کمک میکند.
خدیجه عزیزی مربی و مدرس تاب آوری در پایان آورده است آگاهی از این مفاهیم و استفاده از منابع روانشناختی از جمله مطالعه و کتاب بعنوان یک رسانه برای توسعه تاب آوری و یک ابزار خودیاری میتواند به عنوان یک نیاز ضروری در برنامههای آموزشی و بهداشتی قرار گیرد.

پاسخ دهید