ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی

ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی
ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی

ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی مجموعه‌ای از ویژگی‌های زبان، ارزش‌ها، هنجارها، باورهای مذهبی، نقش‌های جنسیتی، ساختار خانواده، سبک ارتباطی، الگوهای تربیتی، طبقه اجتماعی و تجربه تاریخی یک جامعه است که بر نوع نگاه افراد به مشکل و راه‌حل تأثیر می‌گذارد و مددکار برای ارائه مداخله مؤثر باید آن‌ها را بشناسد و در برنامه‌ریزی در نظر بگیرد.

ابعاد فرهنگی یعنی اینکه مددکار بداند هر مراجع از چه خانواده، قوم، طبقه اجتماعی، زبان و باورهایی می‌آید، چطور فکر می‌کند، چه چیزی برای او ارزش محسوب می‌شود و چه چیزهایی باعث شرم، افتخار یا نگرانی او می‌شود. مددکاری بدون توجه به فرهنگ، مثل ارائه نسخه یکسان برای بیماران متفاوت است؛ ممکن است روی کاغذ خوب به نظر برسد اما در عمل نتیجه نمی‌دهد.

در مددکاری اجتماعی وقتی از «ابعاد فرهنگی» صحبت می‌کنیم، منظور مجموعه عواملی است که ریشه در فرهنگ، ارزش‌ها، باورها و شیوه‌های زندگی مراجعین دارند و بر نوع مشکل، نحوه بیان مشکل، روش کمک‌گیری و حتی پذیرش راه‌حل تأثیر می‌گذارند. به زبان ساده، ابعاد فرهنگی همان زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی هستند که رفتار افراد، روابط خانوادگی، ارتباطات اجتماعی و تصمیم‌گیری‌ها را شکل می‌دهند و مددکار باید آن‌ها را در فرایند مداخله در نظر بگیرد.

خاطره اکبری روانشناس و نویسنده کتاب مسیر سلامتی در ادامه آورده است مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته علمی و حرفه‌ای، بر بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها و تقویت توانایی افراد و جامعه برای حل مشکلات اجتماعی تمرکز دارد. اما نکته‌ای که اهمیت آن روز به روز در مددکاری پررنگ‌تر می‌شود، نقش فرهنگ و تفاوت‌های فرهنگی است. هر جامعه، گروه و حتی خانواده، هنجارها، ارزش‌ها، نمادها و الگوهای رفتاری ویژه‌ای دارد که نگاه افراد به مشکلات، روابط اجتماعی، تعارض‌ها و راه‌حل‌های ممکن را شکل می‌دهد. به همین دلیل، مددکار اجتماعی زمانی می‌تواند کارآمد باشد که ابعاد فرهنگی مراجع خود را بشناسد، به آن احترام بگذارد و براساس آن مداخله حرفه‌ای طراحی کند. شناخت ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی به این معناست که مددکار یاد بگیرد فراتر از استانداردهای یکسان عمل کند، تفاوت‌ها را بپذیرد و خدمات حمایتی خود را متناسب با زمینه فرهنگی افراد تنظیم نماید.

فرهنگ در مددکاری اجتماعی فقط مجموعه‌ای از رسم‌ها و عقاید نیست. فرهنگ بر زبان، سبک ارتباطی، نظام ارزشی، نقش‌های جنسیتی، باورهای مذهبی، تعریف خانواده، شیوه تربیت، کنترل هیجانات، نوع رابطه با دولت و حتی نحوه بیان مشکلات تأثیر می‌گذارد.

مددکاری بدون شناخت این زمینه‌ها ممکن است باعث سوءتفاهم، مقاومت، بی‌اعتمادی یا ناکامی در درمان شود. در بسیاری از کشورها و از جمله ایران، مددکاری فرهنگی یا فرهنگ‌مدار به عنوان یک رویکرد علمی و تخصصی در حال گسترش است.

این رویکرد بر این باور استوار است که هیچ مداخله اجتماعی بدون درک زمینه فرهنگی افراد نمی‌تواند نتیجه پایدار ایجاد کند. بنابراین بررسی ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی، گامی ضروری برای ارائه خدمات مؤثر و اخلاقی است.

نخستین بعد فرهنگی مددکاری اجتماعی مربوط به زبان است.

زبان فقط وسیله انتقال پیام نیست، بلکه بخشی از هویت فرهنگی افراد به شمار می‌رود. مراجع ممکن است به زبان رسمی کشور صحبت کنند، اما احساسات خود را با گویش مادری بهتر بیان ‌کنند. حتی معنی برخی واژه‌ها در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است. مددکار باید توجه داشته باشد که استفاده از زبان ساده، محترمانه و قابل فهم، پایه ایجاد اعتماد است. گاهی استفاده از مترجم یا میانجی فرهنگی برای کمک به مهاجران، پناهجویان یا اقلیت‌های قومی ضروری می‌شود. اگر مددکار نتواند ارتباط زبانی مؤثر برقرار کند، بخش مهمی از اطلاعات، احساسات و نشانه‌های رفتاری از بین می‌رود.

بعد دوم به ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی مربوط است.

هر فرد در بستر فرهنگی خود یاد گرفته است که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است. برای مثال در برخی فرهنگ‌ها بیان احساسات و مشکلات شخصی امری عادی است، اما در برخی دیگر سکوت، پنهان‌کاری یا خویشتن‌داری ارزش محسوب می‌شود. خانواده در فرهنگ ایرانی ارزش محوری دارد و بسیاری از تصمیم‌ها با مشورت جمعی گرفته می‌شود. کمک گرفتن از روانشناس یا مددکار، در برخی خانواده‌ها نشانه آگاهی و اهمیت به سلامت روان است، اما در برخی دیگر ممکن است با برچسب‌های منفی همراه باشد. مددکار اجتماعی باید ارزش‌های فرهنگی مراجع را درک کند تا بتواند اعتماد او را جلب کرده و بدون تحمیل نگرش‌های شخصی، مداخله درستی ارائه دهد.

سومین بعد فرهنگی، نقش مذهب و باورهای معنوی در زندگی افراد است.

بسیاری از مردم مشکلات و بحران‌ها را در چارچوب باورهای دینی تفسیر می‌کنند. برخی مواقع مقاومت در برابر درمان یا مداخله بر اساس اعتقادات مذهبی شکل می‌گیرد. در جامعه ایران، باورهای مذهبی نقش مهمی در امید، تاب‌آوری، تحمل بیماری و کنترل تنش‌ها دارد. مددکار اجتماعی باید این ظرفیت را بشناسد و در صورت امکان از منابع معنوی به عنوان عامل حمایتی استفاده کند. احترام به باورهای مذهبی مراجع شرط اخلاق حرفه‌ای است، زیرا هیچ مدل درمانی بدون توجه به معنویت افراد موفق نخواهد شد.

بعد فرهنگی دیگر به ساختار خانواده و روابط درون آن مرتبط است.

در برخی فرهنگ‌ها خانواده گسترده اهمیت بیشتری دارد، در برخی دیگر خانواده هسته‌ای رایج‌تر است. جایگاه والدین، نقش جنسیتی، میزان آزادی فرزندان، نحوه بیان محبت یا تنبیه، مفهوم حفظ آبرو و حریم خصوصی، همه تحت تأثیر فرهنگ هستند. مددکار اجتماعی باید بفهمد که هر رفتار ناهنجار یا هر مشکل خانوادگی در زمینه فرهنگی خاص معنا پیدا می‌کند. برای نمونه، درخواست طلاق، اعتیاد، نافرمانی فرزند یا مهاجرت، در برخی فرهنگ‌ها بحران بزرگی محسوب می‌شود. در حالی که در برخی طبقات یا گروه‌ها این مسائل عادی‌تر تلقی می‌شود. مددکاری فرهنگی توانایی تحلیل این زمینه‌ها را فراهم می‌کند.

یکی از مهم‌ترین ابعاد فرهنگی مددکاری، نگاه جامعه به زنان، کودکان و سالمندان است.

تبعیض جنسیتی، ازدواج زودهنگام، خشونت خانگی، محدودیت‌های اجتماعی، یا حتی انتظارات رفتاری، در بسیاری از مناطق ایران و جهان ریشه فرهنگی دارند.

مددکار بدون درک چنین مسائلی نمی‌تواند مداخله مؤثر انجام دهد. برای مثال در برنامه‌های پیشگیری از خشونت یا آموزش حقوق کودک، اگر پیام‌ها با باورهای فرهنگی جامعه هماهنگ نباشند، نه تنها پذیرفته نمی‌شوند بلکه مقاومت ایجاد می‌کنند. بنابراین مددکار باید با احترام و آگاهی، تغییر را تدریجی و بومی طراحی کند.

تفاوت فرهنگی در نحوه مواجهه با بیماری‌های روانی نیز بسیار مهم است.

در برخی فرهنگ‌ها افسردگی، اضطراب یا حتی وسواس، نوعی بیماری جسمی تلقی می‌شود و خانواده به دنبال درمان سنتی می‌رود. در برخی فرهنگ‌ها مراجعه به روانشناس نوعی ضعف است و در برخی دیگر نشانه مسئولیت‌پذیری نسبت به سلامت روان. مددکار نمی‌تواند این تفاوت‌ها را نادیده بگیرد. او باید تلاش کند بین دانش علمی و باورهای فرهنگی افراد پل ارتباطی ایجاد کند. گفتگو، آموزش غیرمستقیم، استفاده از زبان قابل فهم، داستان، تجربه نمونه‌های مشابه و احترام به دیدگاه‌ها به ایجاد این پل کمک می‌کند.

مهاجرت و چندفرهنگی بودن جامعه یکی دیگر از موضوعات مهم در مددکاری فرهنگی است.

بسیاری از مراجعین از شهر، قوم یا کشور دیگری آمده‌اند و با سبک زندگی جدید دچار تعارض شده‌اند. شوک فرهنگی، احساس تنهایی، تبعیض اجتماعی و بحران هویت در میان مهاجران و حتی دانشجویان غیربومی دیده می‌شود. مددکار اجتماعی باید به جای قضاوت، نقش حمایت‌گر و تسهیل‌گر ایفا کند. استفاده از زبان مشترک، ایجاد احساس امنیت، کمک به سازگاری اجتماعی، معرفی منابع حمایتی و کاهش تعارض فرهنگی، از وظایف مددکاری در این حوزه است.

یکی دیگر از ابعاد فرهنگی، نقش طب سنتی و درمان‌های غیررسمی در حل مشکلات اجتماعی است. در بسیاری از نقاط ایران، مراجعه به ریش‌سفید، بزرگ خانواده یا درمانگر سنتی قدمتی طولانی دارد. حذف یا مسخره کردن این روش‌ها نه علمی است و نه اخلاقی. مددکار می‌تواند با رویکرد مشارکتی، خدمات تخصصی را در کنار باورهای فرهنگی خانواده قرار دهد. این روش در بسیاری از کشورها موفق بوده و باعث افزایش اعتماد و پذیرش مراجع شده است.

بعد مهم دیگر، تفاوت‌های فرهنگی در ارتباط غیرکلامی است.

شکل نگاه کردن، فاصله فیزیکی، تماس بدنی، بلند صحبت کردن، سکوت کردن یا حتی نوع نشستن، معناهای فرهنگی دارد. مددکار باید به این نشانه‌ها حساس باشد و رفتارهای خود را کنترل کند. برای مثال در برخی فرهنگ‌ها نگاه مستقیم نشانه احترام است، اما در برخی دیگر نوعی بی‌احترامی یا چالش تلقی می‌شود. گاهی سکوت نشانه ناراحتی است و گاهی نشانه ادب. توجه به این جزئیات کیفیت مداخله را افزایش می‌دهد.

همچنین، شرایط اقتصادی و طبقه اجتماعی بخشی از فرهنگ محسوب می‌شود.

شیوه مصرف، سبک زندگی، اولویت‌های مالی، نگرش به تحصیل، نوع اشتغال و حتی مفهوم موفقیت در هر طبقه اجتماعی متفاوت است. مددکار باید بداند که فقر فقط یک مسئله اقتصادی نیست بلکه یک تجربه فرهنگی است. خانواده‌های کم‌درآمد ممکن است به دلیل شرم اجتماعی از دریافت کمک، از مداخله اجتماعی دوری کنند. احترام به کرامت انسانی و استفاده از روش‌های محترمانه، باعث کاهش مقاومت می‌شود.

رسانه، فناوری و شبکه‌های اجتماعی نیز فرهنگ جدیدی در زندگی افراد ایجاد کرده‌اند.

جوانان امروز در تماس مدام با سبک زندگی جهانی هستند. تضاد میان نسل جوان و والدین در بسیاری از خانواده‌ها به دلیل تفاوت فرهنگی است. مددکاری فرهنگی به‌ جای سرزنش، تلاش می‌کند گفت‌وگوی بین نسلی را تسهیل کند، سوءتفاهم‌ها را کاهش دهد و بر نیازهای روانی و اجتماعی هر دو طرف توجه کند.

تمام ابعاد گفته شده زمانی ارزشمند است که مددکار مهارت‌های فرهنگی لازم را داشته باشد. خودآگاهی مهم‌ترین اصل است. مددکار باید ابتدا به باورها و تعصبات شخصی خود آگاه باشد تا آن‌ها را در فرایند کمک‌رسانی دخالت ندهد. مطالعه فرهنگ‌های مختلف، آموزش تخصصی، تجربه میدانی، گفتگو با رهبران فرهنگی جامعه، شرکت در کارگاه‌های آموزشی و بررسی موردهای واقعی، ظرفیت فرهنگی مددکار را افزایش می‌دهد. احترام، همدلی، شنیدن فعال، پرهیز از قضاوت و انعطاف در تصمیم‌گیری، اصلی‌ترین نشانه‌های مددکاری فرهنگ‌مدار هستند.

فرهنگ بخش جدایی‌ناپذیر هویت مراجع است.

مددکاری اجتماعی زمانی موفق می‌شود که میان تخصص علمی و واقعیت فرهنگی جامعه پیوند برقرار کند. هر خدمت اجتماعی که بدون توجه به فرهنگ طراحی شود، در عمل با شکست یا مقاومت مواجه خواهد شد. بنابراین شناخت ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی نه یک گزینه، بلکه ضرورتی حرفه‌ای است. جامعه امروز بیش از هر زمان دیگر متنوع، چندفرهنگی و متغیر است.

خانواده‌ها تحت تأثیر مهاجرت، رسانه، فناوری و تغییر سبک زندگی قرار گرفته‌اند. مددکارانی که بتوانند این پیچیدگی را درک کرده و مداخله‌های سازگار با فرهنگ ارائه دهند، می‌توانند نقش مؤثرتری در کاهش آسیب‌های اجتماعی و ارتقای سلامت روان جامعه داشته باشند.

ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی
ابعاد فرهنگی مددکاری اجتماعی